خاطرات تحصیل در مالزی - ار وبلاگ یک دوست
یکی از دعواهای همیشگی وبلاگنویسان مالزی هزینه های زندگی بوده است. دلیلش هم تفاوت فاحش میان زندگی دانشجویان مالزیایی خارجی و ایرانی است.
ولخرجترین دانشجویان در مالزی از گروه میدل ایستی (ایرانی - عرب) هستند. لباس های مارک دار، رستوران های کلاس یک، کلاب های شبانه و....؛ مسافرت های پر هزینه،کنسرت های خواننده های لسن آنجلس و پایتخت نشین ،آپارتمانهای کلاس یک که مالزیایی هایی با درامد 5 ملیون تومان در ماه هم اجاره نمی کنند و....
البته عرب ها معمولا بسته به کشور همه در یک وضعیت اقتصادی قرار دارند. مثلا یک سعودی بین 4 تا 6 هزار رینگیت در ماه خرج میکند ولی هزینه زندگی یک لیبیایی حدود 2000 رینگیت و البته بعضی ها مثل سودانی ها هم که حدود 1000 رینگیت مخارج دارند.
اما این بین وضع ایرانی ها بسیار عجیب و غریب است. 95 درصد جامعه دانشجویان ایرانی با هزینه شخصی آمده اند. از این میان درصد کوچکی از پس انداز شخصی استفاده میکنند که عموما متاهل هستند و زندگی نسبتا ساده و متناسبی را برای خود فراهم کرده اند و درصدی هم وابسته به کمک هزینه های دانشگاهی هستند و معمولا به همان اندازه خرج میکنند( بین 1000 تا 1800 رینگیت در ماه برای یک فرد مجرد)
اما از اکثریت مالزیایی ها بگویم:
10 تا 12 نفر در یک خانه زندگی میکنند. امکان ندارد از تاکسی استفاده کنند و یا اینکه به رستوران خاص بروند. دوستی داشتم که روزی تنها 2 رینگیت خرج میکرد و آن هم یک رشته برنجی ساده در یک آب جوش بود. شاید هزینه های زندگی شان سرجمع به 400 رینگیت هم نرسد.
اما از ایرانی ها بگویم: اکثریت دانشجویان ایرانی وابسته به کمک خانواده هستند و بسته به امکانات خانواده شرایط مالی متفاوتی دارند. در این بین به طور متوسط یک دانشجوی ایرانی سه تا چهار برابر متوسط معمول دانشجویی هزینه میکند.
در این بین دو مساله مهم وجود دارد. اولا و بیش از همه این موضوع نشاندهنده اختلاف عمیق سطح طبقاتی و فرهنگی ایرانیان است.
دوما: جامعه ایرانی مقیم مالزی با جامعه ایرانی مقیم در 3 سال پیش زمین تا آسمان متفاوت است. همین سال پیش بود که همه جا گفته میشد که سفارت در کلابها نفر دارد و رفتن به مکانهای تفریحی بسیار محدود و با احتیاط بود. اما امروز حتی برای بچه های کم سن و سال ایرانی هم کلاب رفتن و کارهای دیگر به کلاس تبدیل شده است. دوستی را می شناسم که همه دوستان بچه هایش از کلاب و ... و ... میگویند و برایم تعریف میکرد که چه قدر دخترش بهانه گیر شده است. در حالی که در کشورهای پیشرفته هم راه دادن و یا مشروب دادن به بچه های زیر سن قانونی جرمی در حد تعطیل کردن کل آن تجارت می باشد.
البته باید دانست همه دانشجویان ایرانی از خانواده های مرفه نیستند. در بعضی موارد خانواده های معمولی ایرانی با فروش هر آنچه دارند و نداند فرزندشان را می فرستند تا مهندس و دکتر شود.