چگونه زبان فارسی زبان علم شد؟
«… اشعه نور همیشه به خط مستقیم حرکت میکند چون شعاع وارد بر سطح مستوی مصقول (عکاشه) شود بدو جزء قسمت گردیده یکی منعکس میشود و به همان فضای نخستین بر میگردد و دیگری منکسر میشود در صورتیکه سطح مکان در دو شعاع مشف باشد و از آن به فضای دوم عبور میکند و اگر سطح مذکور کثیف است این قسمت از شعاع نشف و بلع میشود…»
متن بالا بخشی از کتاب حدائق الطبیعه نوشته ژنرال دکتر میرزا تقی خان کاشانی است که در سال ۱۲۶۱ هجری شمسی برای آموزش فیزیک به دانش آموزان نوشته شده است [۱]. نخستین چیزی که با خواندن آن به ذهن میرسد، دشواری کار دانش آموزانی است که قرار بوده با خواندن این کتاب فیزیک بیاموزند. اما در واقع دشواریهای بزرگتر در راه نویسندگان این کتابها بود که در میان نخستین کسانی بودند که کوشیدند دانشهای نوین را به زبان فارسی توضیح دهند و ترجمه کنند. در جهان غرب این دانشها پس از دوران نوزایی اندک اندک پدید آمده بود و انباشته شده بود و همزمان با تکوین تدریجی خود زبان مناسب خود را نیز پرورده بود. در اروپا در همانحال که نظریههای جدید علمی مطرح شده و در کتابهای گوناگون علمی بازگویی شده و مورد بحث قرار گرفته بود، واژهها و اصطلاحهای علمی مناسب نیز از زبانهای لاتین، یونانی و یا دیگر زبانهای اروپایی گرفته شده و به صورت معیار درآمده بود، در حالی که دانشمندان و آموزگاران ایرانی به یکباره با مسئولیت ترجمه و آموزش انبوهی از نظریهها و مفهومهای جدید روبرو شده بودند که هیچ پیشینهای در آثار علمی فارسی نداشت.
پلیس زبان ، نگهبان زبان یا ...
مجتبا پورمحسن: در تاریخ زبان فارسی كم نبودهاند كسانی كه خود را نگهبان زبان فارسی دانستهاند و حداقل نیتشان این بوده كه فارسی را به زعم خود از گزند كژیها و ناراستیها در امان بدارند.
در قرن معاصر نیز از این نوع ادبای سنتگرا بسیار بودهاند كه همچون گزمه در نیمهشب زبان فارسی در ناتینگهام پرسه میزنند تا پای رابین هود به قصر جان، برادر ریچارد شیردل، نرسد. غرض از این مطلب پاسخ به تمام موارد مطروحه در این زمینه نیست. آنچه باعث شد تا دست به نوشتن این مطلب ببرم، زمزمهها و گلایههایی از موضع بالایی است كه هر از چند گاهی در وبلاگها و حتی بعضی روزنامهها مطرح میشود.
حالا دیگر مد شده كه هر كس كتاب «غلط ننویسیم» ابوالحسن نجفی را دستش بگیرد و با اشاره به نكاتی از آن كتاب، به پایبندیاش به اصول استاد فخر بفروشد و دیگران را از عصیان علیه زبان مادری برحذر دارد.
عوامل اجتماعی دخیل در ایجاد "ترجمه ناپذیری ها" و "ترجمه ناشدنی ها"
بشیر باقی، محسن مبارکی
چکیده:بحث پیرامون ترجمه ناپذیری و ترجمه ناشدنی ، در میان ارباب نظر بسیار است. زمانی باور این بود که شعر حافظ ترجمه ناپذیر است. شاید این نظر در زمانی خاص و برای قشری خاص در فرهنگی خاص پذیرفتنی باشد اما بسیاری از منتقدان معتقدند "شاهکارهای ادبی متعلق به تمام ملتها و زبانهاست" (رادفر، 1369). امروزه به دلایل متعدد حافظ ترجمه ناپذیر تلقی می شود اما چنانچه بستر فرهنگی لازم به تدریج آماده شود و این آثار در این بستر ِ آماده شده ترجمه شوند افرادی که توانایی لازم را کسب کرده اند می توانند به اندازه توانائی های خود از ترجمهء شاهکارهای جهان بهره برند. از طرفی می دانیم که "پیشرفت هر کشور در امور مادی و معنوی ثمرهء برخورد درست و منطقی با فرهنگهای دیگر و بهره وری از آنهاست"(همان،ص 153). در این میان افرادی هستند که ایمان به فرهنگ غنی را سدی در مقابل غربزدگی از طریق ترجمه های ادبی می دانند (دانشور، 1369) یعنی ترجمه را امری مضر می دانند، در صورتی که این افراد هستند که با برداشتهـا و نیاتی که دارند استفــاده های درست یا نادرست از متونی که خوانــده اند می نمایند. خودپسندی، ترس از بیگانه، غرور، تعصب، مدگرایی و … عواملی هستند که در "ذهن" افراد آثاری را ترجمه نشدنی می کند و حال آنکه روحیهء کسب ِ علم و دانش آزادی خواه بوده، سبب می گردد افراد، کمتر اثری را ترجمه-نشدنی بدانند. همچنین ناشناس بودن افراد و مشکلات جامعه، عدم آشنایی خوانندگان با آثار اندیشه پرور، اقتصاد نابسامان، زمان نیز از دیگر عواملی هستند که آثار زیادی را ترجمه نشده باقی می گذارد. در این مقاله سعی می شود تأثیر عوامل مختلف اجتماعی در انجام یا عدم انجام ترجمه و نتایج آن بر فرهنگ به طور اجمالی بررسی گردد
Your First Lesson: 5 Essential Ice-Breakers That Guarantee Success
Starting a class with an entire group of new students can be a stressful experience for both teacher and student
گفتگوی علی صلح جو با دکتر علی خزاعی فر در باره ترجمه ادبی در ایران
دکتر خزاعیفر، استاد دانشگاه فردوسی و سردبیر مجله مترجم و مجله انگلیسی زبان The Reader، لیسانس خود را در رشته ادبیات انگلیسی، فوق لیسانس خود را در رشته آموزش زبان از ایران و دکترایش را در رشته زبانشناسی از دانشگاه یومیست انگلستان گرفته است.
متن سخنرانی خانم طاهری در باره ترجمه
فرزانه طاهری یکی از سرشناسترین مترجمین معاصر با دهها جلد ترجمه نیازی به معرفی ندارد. آثار ترجمهای او خصوصاً آنهایی که در زمینه نقد ادبی انجام شده، کمک شایان توجهای به جامعهی ادبی کردهاست. نوشتهای که در پی خواهید خواند متن سخنرانی وی در جمع ناشرین زن در نمایشگاهی که در شهر رشت برپا شدهبود، است.